غزل شمارهٔ 397
1. ز خاک کوی تو گریان سفر گزیدم و رفتم
2. ز گریه رخت به غرقاب خون کشیدم ورفتم
3. قدم به زمین ریخت از دو شیشهٔ دیده
4. گلاب آن گل حسرت که از تو چیدم و رفتم
5. ز نخل تفرقه خیزت که داد بر به رقیبان
6. علاقه دل و پیوند جان بردم و رفتم
7. چو غیر چید گل وصلت از مساهله من
8. چو خار در جگر خویشتن خلیدم و رفتم
9. درون پرده صبرم ز حد چو رفت تحمل
10. ز پاس دامن آن پرده بر دریدم و رفتم
11. رخ امید به عهدت ز عاقبت نگریها
12. سیه در آینهٔ بخت خویش دیدم و رفتم
13. به پند دیدهٔ صحبت پسند کار نکردم
14. نصیحت دل عزلت گزین شنیدم و رفتم
15. مرا لقب کن ازین پس سگ رمیده ز آهو
16. کز آهوئی چو تو با صد هوس رمیدم و رفتم
17. شکیب را چو نیامد ز پس نوید امیدی
18. به شرح محتشم پیش بین رسیدم و رفتم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده