محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 397

1. ز خاک کوی تو گریان سفر گزیدم و رفتم

2. ز گریه رخت به غرقاب خون کشیدم ورفتم

3. قدم به زمین ریخت از دو شیشهٔ دیده

4. گلاب آن گل حسرت که از تو چیدم و رفتم

5. ز نخل تفرقه خیزت که داد بر به رقیبان

6. علاقه دل و پیوند جان بردم و رفتم

7. چو غیر چید گل وصلت از مساهله من

8. چو خار در جگر خویشتن خلیدم و رفتم

9. درون پرده صبرم ز حد چو رفت تحمل

10. ز پاس دامن آن پرده بر دریدم و رفتم

11. رخ امید به عهدت ز عاقبت نگریها

12. سیه در آینهٔ بخت خویش دیدم و رفتم

13. به پند دیدهٔ صحبت پسند کار نکردم

14. نصیحت دل عزلت گزین شنیدم و رفتم

15. مرا لقب کن ازین پس سگ رمیده ز آهو

16. کز آهوئی چو تو با صد هوس رمیدم و رفتم

17. شکیب را چو نیامد ز پس نوید امیدی

18. به شرح محتشم پیش بین رسیدم و رفتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قامت به ناز افراخته، خلقی ز پا انداخته
* دل‌ها مسخر ساخته، کشورستانی را ببین
شعر کامل
فروغی بسطامی
* گر ز چین آشوب برخیزد عجب نبود که باز
* بر سر زلف تو افتاده‌ست چین تازه‌ای
شعر کامل
فروغی بسطامی
* به دشواری ز رنگ و بو گران جان دست بردارد
* که از سیمای ناخن دیرتر رنگ حنا ریزد
شعر کامل
صائب تبریزی