محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 435

1. زین گونه چو در مشق جنون حلقه چو نونم

2. فرداست که سر حلقه ارباب جنونم

3. بار دلم از کوه فزونست عجب نیست

4. گر خم شود از بار چنین قد چو نونم

5. تا بندهٔ مه خود شدم ایام

6. از قید دگر سیمبران کرد برونم

7. چشمت به خدنگ مژه‌کار دل من ساخت

8. نگذاشت که تیغت شود آلوده به خونم

9. صد شکر که چون لاله به داغ کهن دل

10. آراسته در عشق تو بیرون و درونم

11. من محتشم شاعر و شیرین سخن اما

12. لال است زبانم که به چنگ تو زبونم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکسته وار به درگاهت آمدم که طبیب
* به مومیایی لطف توام نشانی داد
شعر کامل
حافظ
* گفت نیلوفر چو کلک از آب سر بیرون کشد
* کیست او تا پیش کلک اندر سرش افتد سری
شعر کامل
انوری
* به بیداری نمی آید زشوخی بر زمین پایش
* مگر مشاطه در خواب آن پریرورا حنا بندد
شعر کامل
صائب تبریزی