محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 452

1. بس که ماندیم به زنجیر جنون پیر شدیم

2. با قد خم شده طوق سر زنجیر شدیم

3. در جهان بس که گرفتیم کم خود چو هلال

4. آخرالامر چو خورشید جهانگیر شدیم

5. بعد صد چله به قدی چو کمان در ره عشق

6. یکی از خاک نشینان تو چون تیر شدیم

7. قلعهٔ تن که خطر از سپه تفرقه داشت

8. زان خطر کی به در از رخنهٔ تدبیر شدیم

9. رد نشد تیر بلای تو به تدبیر از ما

10. ما همانا هدف ناوک تقدیر شدیم

11. داد دادیم وفا را و ز بدگوئی غیر

12. متهم پیش سگان تو به تقصیر شدیم

13. محتشم عشق و جوانی و نشاط از تو که ما

14. در غم و محنت آن تازه جوان پیر شدیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ثمر در پای خود افشاندن از هر نخل می آید
* خوشانخلی که فیض خود به جای دور می بارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* گل چهره‌ای که مرغ دلم صید دام اوست
* زلفش بنفشه‌ایست که سنبل غلام اوست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* آفتاب از بیم آن کین جرم را نسبت بدوست
* همچو کلکت زرد شد بر گنبد نیلوفری
شعر کامل
انوری