غزل شمارهٔ 505
1. ز دیده در دلم ای سرو دل ربا بنشین
2. نشیمنی است ز مردم تهی بیا بنشین
3. تو شاه حسنی و خلوت سرای توست دلم
4. هزار سال به دولت درین سرا بنشین
5. دو منزلند دل و دیده هر دو خانهٔ تو
6. چه حاجتست که من گویمت کجا بنشین
7. تو ماه مجلس ما شو به صد طرب گو شمع
8. به گوشهای رو و زاری کنان ز ما بنشین
9. خوشست صحبت شاه و گدا به خلوت انس
10. تو شاه محترمی با من گدا بنشین
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده