محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 520

1. ای گردن بلند قدان در کمند تو

2. رعنائی آفریده قد بلند تو

3. بر صرصری سوار وز دل می‌برد قرار

4. طرز گران خرامی رعنا سمند تو

5. خوش نرخ خندهٔ تو به بازار آرزو

6. افکنده در مزاد لب نوشخند تو

7. من چون کنم که طور بد ناپسند من

8. گردد پسند خاطر مشکل پسند تو

9. چندم فتاده بینی و گوئی که کیست این

10. بیمار تو شکسته تو دردمند تو

11. دردت مباد و باد بر آتش سپندوار

12. چشم حسود از پی دفع گزند تو

13. قتلش رواست گر همه صید حرم بود

14. آن صید کاضطراب کند در کمند تو

15. باید که به نواخت ز صید گریزپای

16. آن صید به که دست دهد خود به بند تو

17. پای گریز محتشم از دور بسته است

18. عشق دراز سلسلهٔ صید پند تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن که مسلسل نمود طرهٔ لیلی
* خواست که مجنون اسیر سلسله باشد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
* کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* بگو به خازن جنت که خاک این مجلس
* به تحفه بر سوی فردوس و عود مجمر کن
شعر کامل
حافظ