محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 601

1. هنوزت به ما کینه برجاست گوئی

2. هنوزت سرکشتن ماست گوئی

3. هنوزت به این کشته نا پشیمان

4. سر جنگ و آهنگ غوغاست گوئی

5. هنوزت ز کین صورت خشم پنهان

6. در آیینهٔ چهره پیداست گوئی

7. هنوزت بدشنام من پیش خوبان

8. لب تلخ گفتار گویاست گوئی

9. هنوز استمالت دهت در عذابم

10. بدآموز آزار فرماست گوئی

11. هنوز اندران خاطر اسباب کلفت

12. ز دیرینه‌گیها مهیاست گوئی

13. کسی این قدر تاب خواری ندارد

14. دل محتشم سنگ خاراست گوئی


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نکهتِ عنبرِ سارا همه عالم بگرفت
* تاصبا شانه زد آن طرّۀ عنبرسا را
شعر کامل
جامی
* تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
* تا باز چه اندیشه کند رای صوابت
شعر کامل
حافظ
* ناصح از بیهودگی آبروی خویش برد
* بوی خون آید ز افغان مرغ بی هنگام را
شعر کامل
صائب تبریزی