محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 72

1. آهوی چشم بتان چشم تو را نخجیر است

2. چشم صید افکن تو آهوی آهو گیر است

3. کرده تیر نگهت را سبک آهنگ به جان

4. صف مژگان درازت که پر آن تیر است

5. رتبهٔ عشق رقیب از نگهش یافته‌ای

6. که ز نظارهٔ او رنگ تو بی‌تغییر است

7. تا خطت یافته تحریر رخ ساده رخان

8. پیش رخسار تو خطیست که بی‌تحریر است

9. کرده صد کار فزون در دل تو نالهٔ من

10. چه کند آن چه نکرد است همین تاثیر است

11. در مهمات اسیران که به جان در گروند

12. آن چه تقصیر مرا نیست تو را تقصیر است

13. محتشم کرد سراغ دل ازان سلسله مو

14. گفت دیوانگی کرده و در زنجیر است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
* در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
شعر کامل
سعدی
* غم عاشق سرایت می کند معشوق را در دل
* ز آه و دود قمری سرو آخر شمع ماتم شد
شعر کامل
صائب تبریزی
* خرقه درویشی ما چون زره زیر قباست
* پیش چشم خلق ظاهربین قباپوشیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی