مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1997

1. هر که را گشت سر از غایت برگردیدن

2. ساکنان را همه سرگشته تواند دیدن

3. هر کی از ضعف خود اندر رخ مردان نگرد

4. بر دو چشم کژ او فرض بود خندیدن

5. هر کی صفرا شودش غالب از شیرینی

6. تلخ گردد دهنش گاه شکر خاییدن

7. عقل میدانی او خود خر لنگ افتاده است

8. در براق احدی دید کسی لنگیدن

9. ای کسی کز حدثان در حدثی افتادی

10. چون چنینی تو روا نیست تو را جنبیدن

11. باید اول ز حدث سوی قدم پیوستن

12. وانگهان بر قدمش نیمچه‌ای ببریدن

13. خانه شاه بزن نقب اگر نقب زنی

14. گوهری دزد از آن خانه گه دزدیدن

15. من علامات گهر گفتم لیکن چه کنم

16. کورموشی چو ندارد نظر بگزیدن

17. شمس تبریز سخن‌های تو می بخشد چشم

18. لیک کو گوش که داند سخنت بشنیدن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم اگر با دوست داری گوش با دشمن مکن
* عاشقی و نیک نامی سعدیا سنگ و سبوست
شعر کامل
سعدی
* کسری و ترنج زر، پرویز و به زرین
* بر باد شده یکسر، با خاک شده یکسان
شعر کامل
خاقانی
* منت سدره و طوبی ز پی سایه مکش
* که چو خوش بنگری ای سرو روان این همه نیست
شعر کامل
حافظ