مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2358

1. ماییم و دو چشم و جان خیره

2. بنگر تو به عاشقان خیره

3. تو چون مه و ما به گرد رویت

4. سرگشته چو آسمان خیره

5. عقل است شبان به گرد احوال

6. فریاد از این شبان خیره

7. در دیده هزار شمع رخشان

8. وین دیده چو شمعدان خیره

9. از شرق به غرب موج نور است

10. سر می‌کند از نهان خیره

11. بیرون ز جهان مرده شاهی است

12. وز عشق یکی جهان خیره

13. گویی که مرا از او نشان ده

14. خیره چه دهد نشان خیره

15. از چشم سیه سپید پرخون

16. کز چشم بود زبان خیره

17. در روی صلاح دین تو بنگر

18. تا دریابی بیان خیره


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گلی کان پایمال سرو ما گشت
* بود خاکش ز خون ارغوان به
شعر کامل
حافظ
* تو از خون چندین سر نامدار
* ز بهر فزونی درختی مکار
شعر کامل
فردوسی
* به هر صورت که باشد عشق دل را می دهد تسکین
* که بهر کوهکن از سنگ شیرین می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی