مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2715

1. مرا اندر جگر بنشست خاری

2. بحمدالله ز باغ او است باری

3. یکی اقبال زفتی یافت جانم

4. وگر چه شد تنم در عشق زاری

5. کناری نیست این اقبال ما را

6. چو بگرفتم چنین مه در کناری

7. بگیر این عقل را بر دار او کش

8. تماشا کن از این پس گیر و داری

9. چو اندربافت این جانم به عشقش

10. ز هستم تا نماند پود و تاری

11. رخ گلنار گر در ره حجاب است

12. چو گل در جان زنیمش زود ناری

13. مشو غره به گلزار فنا تو

14. که او گنده شود روزی سه چاری

15. جمالی بین که حضرت عاشقستش

16. بشو بهر چنین جان جان سپاری

17. خداوندی شمس الدین تبریز

18. کز او دارد خداوند افتخاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مجمع خوبی و لطف است عذار چو مهش
* لیکنش مهر و وفا نیست خدایا بدهش
شعر کامل
حافظ
* درین ریاض ترا چشم موشکافی نیست
* وگرنه طره لیلی است بید مجنونش
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا داشتیم چون سرو یک پیرهن درین باغ
* از گرم و سرد عالم پروا نبود ما را
شعر کامل
صائب تبریزی