مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3006

1. سیمرغ و کیمیا و مقام قلندری

2. وصف قلندرست و قلندر از او بری

3. گویی قلندرم من و این دل پذیر نیست

4. زیرا که آفریده نباشد قلندری

5. دام و دم قلندر بی‌چون بود مقیم

6. خالیست از کفایت و معنی داوری

7. از خود به خود چه جویی چون سر به سر تویی

8. چون آب در سبویی کلی ز کل پری

9. از خود به خود سفر کن در راه عاشقی

10. وین قصه مختصر کن ای دوست یک سری

11. نی بیم و نی امید نه طاعت نه معصیت

12. نی بنده نی خدای نه وصف مجاوری

13. عجزست و قدرتست و خدایی و بندگی

14. بیرون ز جمله آمد این ره چو بنگری

15. راه قلندری ز خدایی برون بود

16. در بندگی نیاید و نه در پیمبری

17. زینهار تا نلافد هر عاشق از گزاف

18. کس را نشد مسلم این راه و ره بری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکست شیشه دل را مگو صدایی نیست
* که این صدا به قیامت بلند خواهد شد
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه عقده‌هاست به کار دلم ز بخت سیاه
* که زلف دوست بلند است و دست من کوتاه
شعر کامل
فروغی بسطامی
* گل خورشید چون از چرخ بشکفت
* بجاروب شعاع اختر فرو رفت
شعر کامل
عطار