مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 613

1. ای خواجه بازرگان از مصر شکر آمد

2. وان یوسف چون شکر ناگه ز سفر آمد

3. روح آمد و راح آمد معجون نجاح آمد

4. ور چیز دگر خواهی آن چیز دگر آمد

5. آن میوه یعقوبی وان چشمه ایوبی

6. از منظره پیدا شد هنگام نظر آمد

7. خضر از کرم ایزد بر آب حیاتی زد

8. نک زهره غزل گویان در برج قمر آمد

9. آمد شه معراجی شب رست ز محتاجی

10. گردون به نثار او با دامن زر آمد

11. موسی نهان آمد صد چشمه روان آمد

12. جان همچو عصا آمد تن همچو حجر آمد

13. زین مردم کارافزا زین خانه پرغوغا

14. عیسی نخورد حلوا کاین آخر خر آمد

15. چون بسته نبود آن دم در شش جهت عالم

16. در جستن او گردون بس زیر و زبر آمد

17. آن کو مثل هدهد بی‌تاج نبد هرگز

18. چون مور ز مادر او بربسته کمر آمد

19. در عشق بود بالغ از تاج و کمر فارغ

20. کز کرسی و از عرشش منشور ظفر آمد

21. باقیش ز سلطان جو سلطان سخاوت خو

22. زو پرس خبرها را کو کان خبر آمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرد مشکست که گرد گل رویت بدمید
* یا بنفشه‌ست که پیرامن نسرین بگرفت
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* اگر هوشمندی به معنی گرای
* که معنی بماند ز صورت بجای
شعر کامل
سعدی
* مردم آزار محال است خجالت نکشد
* که نمک آب شود چون به جراحت گذرد
شعر کامل
صائب تبریزی