مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 618

1. چون جغد بود اصلش کی صورت باز آید

2. چون سیر خورد مردم کی بوی پیاز آید

3. چون افتد شیر نر از حمله حیز و غر

4. وز زخمه کون خر کی بانگ نماز آید

5. پای تو شده کوچک از تنگی پاپوچک

6. پا برکش ای کوچک تا پهن و دراز آید

7. بگشای به امیدی تو دیده جاویدی

8. تا تابش خورشیدش از عرش فرازآید

9. چنگا تو سری برکن در حلقه سر اندر کن

10. تو خویش تهیتر کن تا چنگ به ساز آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صیقل روح و طباشیر جگر مهتاب است
* جام شیری که برد دل ز شکر مهتاب است
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر تو خاری همچو خار اندر طلب سرتیز باش
* تا همه خار تو را همچون گل و نسرین کنند
شعر کامل
مولوی
* حافظ چه طرفه شاخ نباتیست کلک تو
* کش میوه دلپذیرتر از شهد و شکر است
شعر کامل
حافظ