مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 764

1. مشو ای دل تو دگرگون که دل یار بداند

2. مکن اسرار نهانی که وی اسرار بداند

3. همه را از تو چو خاشاک بر آن آب براند

4. که همه شیوه می را دل خمار بداند

5. کف او خار نشاند کف او گل شکفاند

6. همه گل‌های نهانی ز دل خار بداند

7. تو به هر روز به تدریج یکی چیز بدانی

8. تو برو چاکر او شو که به یک بار بداند

9. چو اسیری به گه حکم به اقرار و گواهی

10. تن صوفی به گواهی دل اقرار بداند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
* بر آتش تو بجز جان او سپند مباد
شعر کامل
حافظ
* هر سرو که در چمن درآید
* در خدمت قامتت نگون باد
شعر کامل
حافظ
* بی‌نیازی را که هم دل تفته بینی هم جگر
* شرب عزلت هم تباشیرش دهد هم ناردان
شعر کامل
خاقانی