مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 769

1. چه توقفست زین پس همه کاروان روان شد

2. نگرد شتر به اشتر که بیا که ساربان شد

3. ز چپ و ز راست بنگر به قطارهای بی‌مر

4. پی روز همچو سایه به طریق آسمان شد

5. نه ز لامکان رسیدی همه چیز از آن کشیدی

6. دل تو چرا نداند به خوشی به لامکان شد

7. همه روز لعب کردی غم خانه خود نخوردی

8. سوی خانه باید اکنون دژم و کشان کشان شد

9. تو بخند خنده اولی که روان شوی به مولی

10. کرمش روا ندارد به کریم بدگمان شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به ماه مصر ز یک پیرهن مضایقه کرد
* چه چشمداشت دگر از وطن بود ما را
شعر کامل
صائب تبریزی
* گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
* روا بود که ملامت کنی زلیخا را
شعر کامل
سعدی
* دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن
* که باد صبح نسیم گره گشا آورد
شعر کامل
حافظ