مولویفیه ما فیه (فهرست)

شمارهٔ 64

هرعلمی که آن به تحصیل و کسب در دنیا حاصل شود، آن علم ابدان (بدن ها) است. و آن علم که بعد از مرگ حاصل شود، آن علم ادیان است. دانستن علم انالحق علم ابدانست، انالحق شدن، علم ادیانست. نور و چراغ و آتش را دیدن علم ابدان است، سوختن در آتش یا در نور چراغ علم ادیان است. هرچه آن دید است علم ادیان است، هرچه دانش است علم ابدان است. می گویی محقق دید است و دیدن است، باقی علم ها علم خیال است. مثلا، مهندس فکر کرد و عمارت مدرسۀ را خیال کرد، هرچند که آن فکر راست و صواب است، اما خیال است؛ حقیقت وقتی گردد که مدرسه را برآرد و بسازد.

اکنون از خیال تا خیال فرقها است - خیال ابوبکر و عمر و عثمان و علی بالای خیال صحابه باشد - و میان خیال و خیال فرق بسیار است. مهندس دانا، خیال بنیاد خانۀ کرد و غیر مهندس هم خیال کرد، فرق عظیم باشد، زیرا خیال مهندس به حقیقت نزدیکتر است. همچنین که آن طرف در عالم حقایق و دید، از دید تا دید فرقها است، مالانهایه. پس آنچه می گویند: هفتصد پرده است از ظلمت و هفتصد از نور؛ هرچه عالم خیال است، پردۀ ظلمت است و هرچه عالم حقایق است پرده های نور است. اما میان پرده های ظلمت که خیال است، هیچ فرق نتوان کردن و در نظر آوردن از غایت لطف، با وجود چنین فرق شگرف و ژرف در حقایق نیز نتوان آن فرق فهم کردن.


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز شیرینی عتاب او شکرخندست پنداری
* زبان در کام او بادام در قندست پنداری
شعر کامل
صائب تبریزی
* دیدن روی تو ظلم است و ندیدن کردن مشکل است
* چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* حکایت لب شیرین کلام فرهاد است
* شکنج طره لیلی مقام مجنون است
شعر کامل
حافظ