مولویفیه ما فیه (فهرست)

شمارهٔ 65

اهل دوزخ در دوزخ خوشتر باشند که اندر دنیا. زیرا که در دوزخ از حق باخبر باشند و در دنیا بی خبرند از حق؛ و چیزی از خبر حق شیرین تر نباشد. پس آنچه دنیا را آرزو می برند برای آنست که عملی کنند تا از مظهر لطف حق باخبر شوند، نه آنکه دنیا خوشتر است از دوزخ. و منافقان را درک اسفل (پایین تر) برای آن کنند که ایمان بر او آمد؛ کفر او قوی بود عمل نکرد. او را عذاب سخت تر باشد تا از حق خبر یابد. کافر ایمان بر او نیامد، کفر او ضعیف است، به کمتر عذابی با خبر شود – همچنانکه میزری (سربند، عمامه) که بر او گَرد باشد و قالی ای که برو گَرد باشد، میزر را یک کس اندکی بیفشاند، پاک شود، اما قالی را چهار کس باید که سخت بیفشاند تا گرد از او برود – و آنچه دوزخیان می گویند، أَفِيضُواْ عَلَيْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ (که ما را از آبهای گوارا و از نعم بهشتی که خدا روزی شما کرده بهره مند کنید - اعراف – 50)، حاشا، که طعامها و شرابها خواهند، یعنی از آن چیز که شما یافتید و بر شما می تابد برما نیز فیض کنید.

قرآن همچو عروسی است: با آنکه چادر را کشی، او روی به تو ننماید. آنکه آن را بحث می کنی و تو را خوشی و کشفی نمی شود آن است که چادر کشیدن تو را رد کرد و با تو مکر کرد و خود را به تو زشت نمود، یعنی ((من آن شاهد نیستم.)) او قادر است به هر صورت که خواهد بنماید. اما اگر چادر نکشی و رضای او طلبی، بروی کشت او را آب دهی، از دور خدمتهای او کنی، در آنچه رضای اوست کوشی بی آنکه چادر کشی، به تو روی بنماید. اهل حق را طلبی که فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي (به حلقه بندگان من پیوند، و آنگاه به بهشت من در آی – فجر – 29 و 30). حق تعالی به هرکس سخن نگوید – همچنانکه پادشاهان دنیا به هر جولاهه (پارچه باف) سخن نگویند. وزیری و نایبی نصب کرده اند، ره به پادشاه از او برند. حق تعالی هم بندۀ را گزید تا هر که حق را طلب کند در او باشد و همه انبیا برای این آمده اند که ره جز ایشان نیستند.


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتی شبی به خواب تو آیم ولی چه سود
* چون من به عمر خویش ندانم که خواب چیست
شعر کامل
جامی
* چهرهٔ یوسف به خواب دیدکه در مصر
* ترک وصال عزیزگفت زلیخا
شعر کامل
قاآنی
* یعقوب وار وااسفاها همی‌زنم
* دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
شعر کامل
مولوی