ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 159

1. دل مستمند و حیران بهوای آب و دانه

2. زحرم سرای شاهی بخرابه کرده خانه

3. چکنم چه سربپوشم که بهر طرف نیوشم

4. نرسد بگوش هوشم بجز از لبت ترانه

5. بحصار دیدهٔ کل همه نقش اوست حاصل

6. بسواد اعظم دل نبود جز آن یگانه

7. همه بر در نیازش که چه در رسد زنازش

8. همگی ز سوز و سازش بسرود عاشقانه

9. سمن و چمن هزارش گل و لاله داغدارش

10. همه نغمه پرده دارش نی و بربط و چغانه

11. بود اربیان نیارم نگه امیدوارم

12. کشد ار زبان ندارم ز دل آتشم زبانه

13. بحریم خلوت یار نبود ره تو اسرار

14. اگر آرزوی دیدار بودت رو از میانه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر
* هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
شعر کامل
حافظ
* عشق سعدی نه حدیثیست که پنهان ماند
* داستانیست که بر هر سر بازاری هست
شعر کامل
سعدی
* سعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر
* دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
شعر کامل
سعدی