نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 101

1. دوش برقع ز روی باز انداخت

2. گفت باید مرا به من بشناخت

3. در خودی خودت بباید سوخت

4. با مراد منت بباید ساخت

5. تا درو جان جان نزول کند

6. خانه باید ز خویشتن پرداخت

7. سر تسلیم پیش گیر چو چنگ

8. متغیر مشو ز ضربِ نواخت

9. ایمنش کرد و فارغ از دوزخ

10. آتش عشق هر که را بنواخت

11. نکند اعتراض بر مجنون

12. هر که با عاقلان کند انداخت

13. چون نزاری پیاده شو ز وجود

14. تا توانی بر آفرینش تاخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر دلجویی طفلان نمی شد سنگ راه من
* به مجنون یاد می دادم ز خود بیرون دویدن را
شعر کامل
صائب تبریزی
* بر پاره کاغذی دو سه مدی توان کشید
* دشنام و هر چه هست غرض یادگار تست
شعر کامل
وحشی بافقی
* گر باغبان نظر به گلستان کند تو را
* بر تخت گل نشاند و سلطان کند تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی