نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 280

1. ز مستی تا دل آرامم برفته ست

2. همه رونق ز ایّامم برفته ست

3. به دوران ها نیاید در گلستان

4. چنان مرغی که از دامم برفته ست

5. ثبات و عقل و تمییزم نمانده ست

6. قرار و صبر و آرامم برفته ست

7. نمی خواهم دگر صهبا و صحرا

8. نشاط از مشربِ جامم برفته ست

9. چمن بر من چو زندان است و گل زار

10. جهنّم تا گلستانم برفته ست

11. چراغِ مطلعِ صبحم نشسته ست

12. فروغِ مقطعِ شامم برفته ست

13. شکیبم از چنان رویی نکو نیست

14. برو گو گر به بدنامم برفته ست

15. بزرگان بر نزاری گو مگیرید

16. خطایی گر بر اقلامم برفته ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم و لب پیش من آور چو رسد باده به من
* تا بود نقل مرا شکر و بادامی چند
شعر کامل
عبید زاکانی
* ظاهر قرآن چو شخص آدمیست
* که نقوشش ظاهر و جانش خفیست
شعر کامل
مولوی
* داغی که به امید نمک چشم گشوده است
* مپسند که از مرهم کافور شود خشک
شعر کامل
صائب تبریزی