نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 870

1. مریم دوشیزه عیسی در شکم

2. چیست میدانی عنب خیر النعم

3. خوشه ای بکرست و زو هر دانه ای

4. مطلقا دارد مسیحی در شکم

5. می پرست ار نیست در میخانه خم

6. در تعبّد از چه دارد پشت خم

7. با گرانی بسته خدمت را میان

8. ایستاده روز و شب بر یک قدم

9. تا مگر از معجزِ انفاس او

10. در وجود آید وجودی از عدم

11. حرمت اهل دل از تحریم اوست

12. هر کسی را کی دهد ره در حرم

13. آب روی اهل دل آتش کند

14. از فروغ برق جان پرور به دم

15. در مزاج اوست حدّ اعتدال

16. در غلو غبن است و در در تقصیر هم

17. عادل و ظالم خلاف یک دگر

18. کی بود جمعیت ضدّان به هم

19. اعتدال منصفِ او را چه جرم

20. گر کند بر خویشتن ظالم ستم

21. رایحات راح اگرچه در خواص

22. راحت روح است نبود بی الم

23. پاسخی باشد موافق تر ز نوش

24. با بخیلان است قاتل تر ز سم

25. در جهان باقی نمانده ست از کرام

26. کو کریمی ضامن یک من کرم

27. از ندیمی همچو می وز صحبتش

28. کی بود هرگز نزاری را ندم

29. خنبِ من دریا و کشتی جام می

30. گرچه در کشتی نگنجیده ست یم

31. فاش کردم مسکرات الوجد خویش

32. تا به کی دارندم آخر متهم

33. والهم ، آشفته ام ، شوریده ام

34. عاشقم ، مستم به عالم در عَلَم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* توانگرا دل درویش خود به دست آور
* که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ
* به شب در باغ گویی گل چراغ باغبانستی
* ستاک نسترن گویی بت لاغر میانستی
شعر کامل
فرخی سیستانی
* تا داشتیم چون سرو یک پیرهن درین باغ
* از گرم و سرد عالم پروا نبود ما را
شعر کامل
صائب تبریزی