نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 987

1. آخر ای ظالم خدا را یاد کن

2. بنده را بندِ غم آزاد کن

3. یا به مکتوبی روانم تازه‌دار

4. یا به پیغامی دلم را شاد کن

5. گر چه با دست این سخن در گوشِ تو

6. از دو زلفت حلقه‌ای برباد کن

7. آخرم روزی به شیرینی بپرس

8. وآنگهم واله‌تر از فرهاد کن

9. با تو یاری گفته بود از راهِ‌عجز

10. چاره‌ی این کُشته‌ی بی‌داد کن

11. گفته[ای] من از کجا او از کجا

12. هر که را دردی‌ست گو فریاد کن

13. یا طمع بگسل نزاری از وصال

14. یا دلی از آهن و فولاد کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پرویز به هر بزمی زرین تره گستردی
* کردی ز بساط زر زرین تره را بستان
شعر کامل
خاقانی
* بس که زاهد به ریا سبحۀ صد دانه شمرد
* در همه شهر بدین شیوه شد انگشت نما
شعر کامل
جامی
* صفای باده روشن ز جوش سینه اوست
* تو چاره ساز خودی آسمان چه خواهد کرد؟
شعر کامل
رهی معیری