غزل شمارۀ 176
1. بزمت غم بار ما ندارد
2. عیش تو غبار ما ندارد
3. ما چهره به خون کنیم گلگون
4. مشّاطه نگار ما ندارد
5. چون شعله ز سوز سینه روییم
6. نم ابر بهار ما ندارد
7. کس بوی نکرد گل که دستش
8. زخم سر خار ما ندارد
9. ما عربده می کنیم بسیار
10. مطرب سر کار ما ندارد
11. آیینه به عیب ماست گویا
12. عیب آینه دار ما ندارد
13. هر نامه که دل نمی کند خون
14. پیغام دیار ما ندارد
15. خوشحالی روز وصل دیدیم
16. شوق شب تار ما ندارد
17. بی نام و نشان خوش است مرغی
18. کو نالۀ زار ما ندارد
19. گردون مه و مهر دارد امّا
20. نقدی به عیار ماندارد
21. خونابه کشیم ما نظیری
22. می عشرت کار ما ندارد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده