نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 247

1. تو می رانیّ و خاطر با تو ذوق گفتگو دارد

2. گدا هنگام مردن پادشاهی آرزو دارد

3. تو شمع بزم هرکس گشته ای صحبت غنیمت دان

4. که این پروانه هم با گوشه یی تاریک خو دارد

5. حرارت از برای گرمیم بسیار می باید

6. دل چون مومم از سختی جدل با سنگ و رو دارد

7. کدامم مجلس و سامان که می خوردن به یاد آرم

8. چراغ تیره یی دارم که مردن آرزو دارد

9. به بدمستی سزد گر متّهم سازد مرا ساقی

10. هنوز از بادۀ پارینه ام پیمانه بو دارد

11. سزد گر باغبان درهای باغ از ناز بگشاید

12. که بلبل گشت مست و غنچه اش گل در گلو دارد

13. کدامین بود؟ جام لطف و کی دادی نظیری را

14. هنوز آن بسته لب آب غریبی در گلو دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
* از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو
شعر کامل
حافظ
* شد طبیب من بیمار مسیحا نفسی
* تو برو بهر علاج دل بیمار دگر
شعر کامل
وحشی بافقی
* ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
* شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
شعر کامل
حافظ