غزل شمارۀ 317
1. ای که نامه می نویسی سوی من فرمان نویس
2. خدمتی کز دست می آید مرا بر جان نویس
3. دوستان تا نامه واکردن پریشان می شوند
4. لطف فرما هر کسی را نام بر عنوان نویس
5. چند عرض آبرومندی به نام کشوری
6. در سر نامه نمی گنجیم بر پایان نویس
7. گرد جور خویش و پیمان درست ما بگرد
8. هرکجا در جور نقصی هست بر پیمان نویس
9. گر در آیینه نمی خواهی که بینی مثل خویش
10. آیتی از رشک و عنبر بر مه تابان نویس
11. گرمی سودای ما تا هست این بازار هست
12. چشم من افشانگرست و روی تو ریحان نویس
13. کلک روح افزای را در پرسش دل رنجه ساز
14. یعنی از بهر نظیری نسخۀ درمان نویس
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده