غزل شمارۀ 343
1. یا در درون قبّۀ این آسمان مباش
2. یا از حوادثی که رسد دل گران مباش
3. کس را خط دوام فراقت نداده اند
4. بار جهان اگر نکشی در جهان مباش
5. تا میهمان میکده ای نقل و جام هست
6. این تلخ و شور کم نشود بدگمان مباش
7. بی مایگان بوالهوست قدر بشکنند
8. با دل توانگران بنشین رایگان مباش
9. دخل بقا به خرج فنا سر به سر نمای
10. گر در مقام سود نیی در زیان مباش
11. سایل که دل نشین ست گره بر جبین مزن
12. مهمان که انگبین ست ترش میزبان مباش
13. سیمرغ قاف شو که خردمند یابدت
14. نادان فریب نغمه و پست آشیان مباش
15. عالم سبیل تست سبیل جهان مگرد
16. جنّت طفيل تست طفیل جنان مباش
17. آزار تو ز تُست نظیری ز خود گریز
18. خصمیّ تو به تُست ز خود در امان مباش
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده