نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 361

1. همیشه خندۀ شادی به آن لبان مخصوص

2. فریب حسن به اقبال جاودان مخصوص

3. در تو قبلۀ امّیدهای روحانی

4. سر نیاز به آن خاک آستان مخصوص

5. شکایت تو چو فکرم ز مغز بیگانه

6. محبّت تو چو مغزم به استخوان مخصوص

7. غمی فتاده که با طایران وحشی دل

8. نمی شویم به هم در یک آشیان مخصوص

9. شدیم هر دری از شاهدان هرجایی

10. نه می به میکده نه گل به گلستان مخصوص

11. ز طول روز قیامت عجب هراسانم

12. که روز هجر تو باشد به این نشان مخصوص

13. به حاجتم نرسد گرچه شد به خدمت تو

14. به آشناییی آه من آسمان مخصوص

15. ز تو رگم به رگ و مو به موی در سخن است

16. حکایت تو همین نیست با زبان مخصوص

17. ز نامۀ تو معطّر بَغَل نظیری را

18. چو گل فروش که باشد به باغبان مخصوص


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به سان سوسن اگر ده زبان شود حافظ
* چو غنچه پیش تواش مهر بر دهن باشد
شعر کامل
حافظ
* ما کشتهٔ نفسیم و بس آوخ که برآید
* از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم
شعر کامل
سعدی
* ملامتگوی بی‌حاصل ترنج از دست نشناسد
* در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی
شعر کامل
سعدی