غزل شمارۀ 442
1. خواهم که به آزادی دل نام برآرم
2. این طوطی شیرین سخن از دام برآرم
3. گر زین قفس تنگ برآیم دو سه گامی
4. چون کبک دری قهقهه از کام برآرم
5. زین گونه که ناوک فکنانم به کمین اند
6. صد بال و پرم کم بود ار وام برآرم
7. ممنونم ازین دل شکنان گر بگذارند
8. کز میکده حالی قدح و جام برآرم
9. ای بار تعلّق خود ازان نخل فروبار
10. کز شاخ اگر من کشمت خام برآرم
11. این دل که جگرگوشه شیر است به همّت
12. بهتر که چنینش جگر آشام برآرم
13. دل برکنم ازیار جفاپیشه نظیری
14. در شهر به بدعهدی اگر نام برآرم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده