غزل شمارۀ 489
1. دوش کردیم دل و دیده به دیدار گرو
2. سر نهادیم به پوشیدن اسرار گرو
3. پاک بازانه کشیدیم سر از داو حریف
4. سیم و زر باخته و جبّه و دستار گرو
5. علمی شقّۀ عمّامه از آن زلف نداشت
6. دلق و عمّامه نهادیم به یک تار گرو
7. چون برآریم سر از دایرۀ مشکینش؟
8. چرخ کردست درین دایره پرگار گرو
9. آبروی من اگر برد جمالش چه عجب
10. برده از نار مغان آن رخ گلنار گرو
11. بندم از صومعه زنّار که در دیر مغان
12. مصحف و خرقه نگیرند به زنّار گرو
13. مرغ محبوس گر آن سرو بهشتی بیند
14. به پر و بال کند چنگل و منقار گرو
15. گر رود سر، من ازین شورش و سودا نروم
16. کرده ام رخت درین گوشۀ بازار گرو
17. می شود هر نفس از عشق نظیری رنگی
18. دلق درویش که کر دست به عیّار گرو
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده