غزل شمارۀ 491
1. به دو ریت نتوان بود نیز دور از تو
2. حسد به خویش برد عاشق غیور از تو
3. مرا کرشمۀ حسن تو کرده سرگردان
4. نه غیبتم به حضور است و نی حضور از تو
5. فکندی آینه را از نظر ز بی قیدی
6. به جز دل تو ندیدم دلی صبور از تو
7. به تلخی از نظر خشمگینت افتادم
8. لبی چو پسته نکردم به خنده شورتر از تو
9. امید بود که شمع مزار من گردی
10. بر آستان سرایم نتافت نور از تو
11. تو گر مرا بکشیّ و به تعزیت آیی
12. میان حلقۀ ماتم کنند سور از تو
13. وگر به فاتحه بر تربتم نفس رانی
14. ته لحد شودم عرصۀ نشور از تو
15. کرامت عجبی داده اند حسن تو را
16. که سر زند به دل ماتمی سرور از تو
17. نظیری انده این خون فسرده چند خوری
18. بگیر، کس نگرفتست دل به زور از تو
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده