غزل شمارۀ 528
1. نیست با مشّاطۀ گلبن طرازم حاجتی
2. عشق اگر خواهد بروید بر سفالی جنّتی
3. غنچه ام گل در گلو دارد بهارم تازه روست
4. خنده ای کافیست با غم راز صبح رحمتی
5. مشتری گو ره کن و دلّال گو در پا فکن
6. جنس اگر خوب است خواهد کرد پیدا قیمتی
7. کار ما را این چنین ناپخته کی خواهد گذاشت
8. عشق اگر مرد است و با او هست بوی غیرتی
9. بر سر کوی ترقّی خودنمایی ها کنم
10. گر قدم برتر نهد از پایۀ خود همّتی
11. نغمۀ سنجیده می گویند این را ناله نیست
12. نی نشان درد دارد نی خراش رقّتی
13. پر کنم از تحفۀ مصرش نظیری آستین
14. گر بیازد بر نقابم باد دست رغبتی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده