غزل شمارۀ 55
1. گر به سخن درآورم عشق سخن سرای را
2. بر بر و دوش سردهی گریۀ های های را
3. گل به خزان شکفته شد وین دل بسته وانشد
4. در بن ناخن است نی بخت گره گشای را
5. نی ز رهی خبر دهم نی به دلی اثر کنم
6. صوت كجم ز کاروان زمزمۀ درای را
7. هر المی که صعب تر روزی عاشقان شود
8. طعمه ز استخوان سزد حوصلۀ همای را
9. درس ادیب اگر بود زمزمۀ محبّتی
10. جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را
11. خاتم جم شکسته تن هیکل عشق ساخته
12. منظر دوست کرده دل جام جهان نمای را
13. پیش نظیری از ملک درد دلی برم که هست
14. بر در شه تردّدی ناله آن گدای را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده