نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 561

1. نه گلم کفاف رنگی نه گلم پسند بویی

2. سر و بر خود ندارم ز خیال روی و مویی

3. به تصوّر جمالش ز هزار فکر رستم

4. دل جمع من پریشان نشود به هیچ سویی

5. شده با بدان مصاحب چه فسون کنم ندانم

6. که به طبع ديو مردم نشود فرشته خویی

7. غم دل چگونه پوشم که لباس صبر و طاقت

8. ز هم آنچنان دریدم که نمی شود رفویی

9. نفحات زلف جانان چو بلا مسلسل آمد

10. که نفس ز هم گسست و نگسست گفتگویی

11. سگ خانه زاد عشقم به جفا نمیگریزم

12. نه شکاری غریبم که جهم به های و هویی

13. نکند قبولم آتش پس مرگ اگر بسوزند

14. اگرم ز لوث عصیان ندهند شست و شویی

15. شده عرصه از زبونان صف پر دلی نبینم

16. که ز صولجان مردی بدر آوریم گویی

17. حسنات دین پرستان همه سيّئات باشد

18. مگر آن که روز محشر نکنند جستجویی

19. سخن ار ز دوست باشد بردم برون ز دنیا

20. دل پر هزار حسرت به امید بازگویی

21. چه غمت ز دیدۀ من که به خون دل نگار است

22. تو که بر کنار جویی نشکسته ای سبویی

23. ز غلوى اضطرابم ز حجاب برنیاید

24. ز صد آرزو نظیری رسم ار به آرزویی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پرتو حسن ازل افتاده بر دیوار و در
* دیو چون یوسف در اینجا محو دیدار خودست
شعر کامل
صائب تبریزی
* صفای باده روشن ز جوش سینه اوست
* تو چاره ساز خودی آسمان چه خواهد کرد؟
شعر کامل
رهی معیری
* صبر کن بر سخن سردش زیرا کان دیو
* نیست آگاه هنوز، ای پسر از نرخ پیاز
شعر کامل
ناصرخسرو