عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 21

1. دگر برون شدنم زین دیار ممکن نیست

2. دگر غریبیم از کوی یار ممکن نیست

3. مرا از آن لب شیرین و زلف عارض تو

4. شکیب و طاقت و صبر و قرار ممکن نیست

5. دلا بکوش مگر دامنش به دست آری

6. که وصل بی‌طلب و انتظار ممکن نیست

7. من اینکه عشق نورزم مرا به سر نرود

8. من اینکه می نخورم در بهار ممکن نیست

9. در آن دیار که مائیم حالیا آنجا

10. مسافران صبا را گذار ممکن نیست

11. عبید هم غزلی گاه گاه اگر بتوان

12. بگو که خوشتر از این یادگار ممکن نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غصه در آن دل بود کز هوس او تهیست
* غم همه آن جا رود کان بت عیار نیست
شعر کامل
مولوی
* نیست غیر از دست خالی پرده پوشی سرو را
* خار چندین جامه رنگین ز گل پوشیده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* آیینه سکندر جام می است بنگر
* تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
شعر کامل
حافظ