اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 70

1. چون گشت با تو ما را پیوند دل زیادت

2. گر هجر ما، گزینی، دوری ز حسن عادت

3. شبهاست تا دلم را تب دارد از غم تو

4. آه! از تو، گر نیایی روزی بدین عیادت

5. طبعت به طالع ما شد تند و تیز، ارنه

6. زین بیشتر نبودی بدمهر و بی‌ارادت

7. عشقی که نیست برتو، حربیست بی‌غنیمت

8. عیشی که نیست با تو، دینیست بی‌شهادت

9. هر چند نیست با ما مهر تو در ترقی

10. هر لحظه با تو ما را شوقیست در زیادت

11. شاگرد صورت تست آیینه در لطیفی

12. کین می‌کند تجلی و آن میکند اعادت

13. چندان که جور خواهی بر جان من همی کن

14. کز بندگان نیاید کاری بجز عبادت

15. باشد که: اوحدی را از غیب دست گیرد

16. آن کس که واقفست او بر غیب و بر شهادت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر چند که زلف تو سپاهیست جهانگیر
* هر روز پریشان نتوان کرد سپه را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
* نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
شعر کامل
سنایی
* مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند
* که اعتراض بر اسرار علم غیب کند
شعر کامل
حافظ