عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 199

1. ز بوی باده دلم آب و رنگ می گیرد

2. ز نام توبه آیینه ام زنگ می گیرد

3. ز محتسب مکن اندیشه ، زود باده بیار

4. که او گناه بر اهل درنگ می گیرد

5. دلم ز کوی خرابات دور کرده، هنوز

6. خبر ز کوچهٔ ناموس وننگ می گیرد

7. به ملک هستی ما رو نهاد سلطانی

8. که ما به صلح دهیم او به جنگ می گیرد

9. به لاک جوهر شمشیر، ناز خوبانیم

10. که تار زخم جدا گشته رنگ می گیرد

11. هجوم عشوهٔ یار است بر دل عرفی

12. سپاه کیست که شهر فرنگ می گیرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر چه زندانی است دست خالیم در آستین
* کارساز عالمی از همت مردانه ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* سعدی آسانست با هر کس گرفتن دوستی
* لیک چون پیوند شد خو باز کردن مشکلست
شعر کامل
سعدی
* زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
* در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست
شعر کامل
حافظ