عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 422

1. دردی که به افسانه و افسون رود از دل

2. صد شعبده انگیز که بیرون رود از دل

3. ممنونم از این شیوه که هر جور که کردی

4. اندیشه نکردی که مرا چون رود از دل

5. آن به که به دل ره ندهم روز سلامت

6. آن ها که در آشوب شبیخون رود از دل

7. از بس که دل سوخته ام تشنهٔ صلح است

8. هر جور که فردا کنی، اکنون رود از دل

9. عرفی ره مجنون مرو، این درد نه دردی است

10. کز بیهده گردیدن هامون رود از دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جای شادی نیست زیر این سپهر نیلگون
* خنده در هنگامه ماتم نمی باید زدن
شعر کامل
صائب تبریزی
* فریدون به داد و به تخت و کلاه
* همی داشتی راستی را نگاه
شعر کامل
فردوسی
* تا چشمم اوفتاد به شاهین زلف تو
* عنقای عشق بر سر من آشیانه کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی