رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد دوم (فهرست)

شمارهٔ 15-ناآشنا

1. ما را دلی بود که ز دنیای دیگر است

2. ماییم جای دیگر و او جای دیگر است

3. چشم جهانیان به تماشای رنگ و بوست

4. جز چشم دل که محو تماشای دیگر است

5. این نه صدف ز گوهر آزادگی تهی است

6. و آن گوهر یگانه بدریای دیگر است

7. در ساغر طرب می اندیشه سوز نیست

8. تسکین ما ز جرعه مینای دیگر است

9. امروز میخوری غم فردا و همچنان

10. فردا به خاطرت غم فردای دیگر است

11. گر خلق را بود سر سودای مال و جاه

12. آزاده مرد را سر و سودای دیگر است

13. دیشب دلم به جلوه مستانه ای ربود

14. امشب پی ربودن دلهای دیگر است

15. غمخانه ایست وادی کون و مکان رهی

16. آسودگی اگر طلبی جای دیگر است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن
* تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را
شعر کامل
سعدی
* بی سبب دادی گر آزارم خجل از من مباش
* کرده ام خاطرنشان خویش صد تقصیر را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* از آتش سودایت دارم من و دارد دل
* داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی
شعر کامل
رهی معیری