شمارهٔ 16-گریزان
1. چرا چو شادی از این انجمن گریزانی ؟
2. چو طاقت از دل بی تاب من گریزانی ؟
3. ز دیده ای که بود پاک تر ز شبنم صبح
4. چرا چو اشک من ای سیمتن گریزانی ؟
5. درون پیرهنت گر نهان کنیم چه سود ؟
6. نسیم صبحی و از پیرهن گریزانی
7. چو آب چشمه دلی پاک و نرم خو دارم
8. نه آتشم که ز آغوش من گریزانی
9. رهی نمیرمد آهوی وحشی از صیاد
10. بدین صفت که تو از خویشتن گریزانی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده