رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد دوم (فهرست)

شمارهٔ 19-هوسناک

1. در چمن چون شاخ گل نازک تنی افتاده است

2. سایه نیلوفری بر سوسنی افتاده است

3. چون مه روشن که تابد از حریر ابرها

4. ساق سیمینی برون از دامنی افتاده است

5. یک جهان دل بین که از گیسوی او آویخته

6. یک چمن گل بین که در پیراهنی افتاده است

7. روی گرمی شعله ای در جان ما افروخته

8. خانمان سوز آتشی در خرمنی افتاده است

9. دیگرم بخت رهایی از کمند عشق نیست

10. کار صید خسته با صید افکنی افتاده است

11. نور عشق از رخنهٔ دل بر سرای جان دمید

12. پرتوی در کلبه ام از روزنی افتاده است

13. چون نسیم اندام او را بوسه باران کن رهی

14. کز هوسناکی چو گل در گلشنی افتاده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
* که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم
شعر کامل
سعدی
* گل سوری که عروس چمنش می‌خوانند
* گو بده باده درین حجله که سورست اینجا
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* گنج قارون که فرو می‌شود از قهر هنوز
* خوانده باشی که هم از غیرت درویشان است
شعر کامل
حافظ