شمارهٔ 5-باران صبحگاهی
1. اشک سحر زداید از لوح دل سیاهی
2. خرم کند چمن را باران صبحگاهی
3. عمری ز مهرت ای مه شب تا سحر نخفتم
4. دعوی ز دیده من و ز اختران گواهی
5. چون زلف و عارض او چشمی ندیده هرگز
6. صبحی بدین سپیدی شامی بدان سیاهی
7. داغم چو لاله ای گل از درد من چه پرسی؟
8. مردم ز محنت ای غم از جان من چه خواهی؟
9. ای گریه در هلاکم هم عهد رنج و دردی
10. وی ناله در عذابم همراز اشک و آهی
11. چندین رهی چه نالی از داغ بی نصیبی؟
12. در پای لاله رویان این بس که خاک راهی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده