رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد دوم (فهرست)

شمارهٔ 6-عمر نرگس

1. آتشین خوی مرا پاس دل من نیست نیست

2. برق عالم سوز را پروای خرمن نیست نیست

3. مشت خاشاکی کجا بندد ره سیلاب را؟

4. پایداری پیش اشکم کار دامن نیست نیست

5. آنقدر بنشین که برخیزد غبار از خاطرم

6. پای تا سر ناز من هنگام رفتن نیست نیست

7. قصه امواج دریا را ز دریا دیده پرس

8. هر دلی آگه ز طوفان دل من نیست نیست

9. همچو نرگس تا گشودم چشم پیوستم به خاک

10. گل دوروزی بیشتر مهمان گلشن نیست نیست

11. ناگزیر از ناله ام در ماتم دل چون کنم؟

12. مرهم داغ عزیزان غیر شیون نیست نیست

13. در پناه می ز عقل مصلحت بین فارغیم

14. در کنار دوست بیم از طعن دشمن نیست نیست

15. بر دل پاکان نیفتد سایه آلودگی

16. داغ ظلمت بر جبینم صبح روشن نیست نیست

17. نیست در خاطر مرا اندیشه از گردون رهی

18. رهرو آزاده را پروای رهزن نیست نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن نه شب بود در ایام لیلی هر صباح
* آسمان شب تا سحر بر حال مجنون می‌گریست
شعر کامل
هلالی جغتایی
* گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی
* دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را
شعر کامل
سعدی
* اگر پیل زوری وگر شیر چنگ
* به نزدیک من صلح بهتر که جنگ
شعر کامل
سعدی