سعدی_بوستانباب هفتم در عالم تربیت (فهرست)

شمارهٔ 11-گفتار اندر غیبت و خللهایی که از وی صادر شود

1. بد اندر حق مردم نیک و بد

2. مگوی ای جوانمرد صاحبت خرد

3. که بد مرد را خصم خود می‌کنی

4. وگر نیکمردست بد می‌کنی

5. تو را هر که گوید فلان کس بدست

6. چنان دان که در پوستین خودست

7. که فعل فلان را بباید بیان

8. وز این فعل بد می‌برآید عیان

9. به بد گفتن خلق چون دم زدی

10. اگر راست گویی سخن هم بدی

11. زبان کرد شخصی به غیبت دراز

12. بدو گفت داننده‌ای سرفراز

13. که یاد کسان پیش من بد مکن

14. مرا بدگمان در حق خود مکن

15. گرفتم ز تمکین او کم ببود

16. نخواهد به جاه تو اندر فزود

17. کسی گفت و پنداشتم طیبت است

18. که دزدی بسامان تر از غیبت است

19. بدو گفتم ای یار آشفته هوش

20. شگفت آمد این داستانم به گوش

21. به ناراستی در چه بینی بهی

22. که بر غیبتش مرتبت می‌نهی؟

23. بلی گفت دزدان تهور کنند

24. به بازوی مردی شکم پر کنند

25. ز غیبت چه می‌خواهد آن ساده مرد

26. که دیوان سیه کرد و چیزی نخورد!


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دم آخر که مررا عمر به سر می‌آید
* گر تو آیی به سرم عمر دگر می‌آید
شعر کامل
هلالی جغتایی
* از زبان سوسن آزاده‌ام آمد به گوش
* کاندر این دیر کهن کار سبکباران خوش است
شعر کامل
حافظ
* قدمی که برگرفتی به وفا و عهد یاران
* اگر از بلا بترسی قدم مجاز باشد
شعر کامل
سعدی