سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 328

1. رها نمی‌کند ایام در کنار منش

2. که داد خود بستانم به بوسه از دهنش

3. همان کمند بگیرم که صید خاطر خلق

4. بدان همی‌کند و درکشم به خویشتنش

5. ولیک دست نیارم زدن در آن سر زلف

6. که مبلغی دل خلقست زیر هر شکنش

7. غلام قامت آن لعبتم که بر قد او

8. بریده‌اند لطافت چو جامه بر بدنش

9. ز رنگ و بوی تو ای سروقد سیم اندام

10. برفت رونق نسرین باغ و نسترنش

11. یکی به حکم نظر پای در گلستان نه

12. که پایمال کنی ارغوان و یاسمنش

13. خوشا تفرج نوروز خاصه در شیراز

14. که برکند دل مرد مسافر از وطنش

15. عزیز مصر چمن شد جمال یوسف گل

16. صبا به شهر درآورد بوی پیرهنش

17. شگفت نیست گر از غیرت تو بر گلزار

18. بگرید ابر و بخندد شکوفه بر چمنش

19. در این روش که تویی گر به مرده برگذری

20. عجب نباشد اگر نعره آید از کفنش

21. نماند فتنه در ایام شاه جز سعدی

22. که بر جمال تو فتنه‌ست و خلق بر سخنش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خال مشکین که بدان عارض گندمگون است
* سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست
شعر کامل
حافظ
* در آفتاب قیامت چه کار خواهی کرد؟
* اگر به سایه گریزی ز آفتاب اینجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* زان شبی که وعده کردی روز بعد
* روز و شب را می‌شمارم روز و شب
شعر کامل
مولوی