سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 404

1. غم زمانه خورم یا فراق یار کشم

2. به طاقتی که ندارم کدام بار کشم

3. نه قوتی که توانم کناره جستن از او

4. نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم

5. نه دست صبر که در آستین عقل برم

6. نه پای عقل که در دامن قرار کشم

7. ز دوستان به جفا سیرگشت مردی نیست

8. جفای دوست زنم گر نه مردوار کشم

9. چو می‌توان به صبوری کشید جور عدو

10. چرا صبور نباشم که جور یار کشم

11. شراب خورده ساقی ز جام صافی وصل

12. ضرورتست که درد سر خمار کشم

13. گلی چو روی تو گر در چمن به دست آید

14. کمینه دیده سعدیش پیش خار کشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدی از سرزنش خلق نترسد هیهات
* غرقه در نیل چه اندیشه کند باران را
شعر کامل
سعدی
* یک دست تو با زلف و دگر دست تو با جام
* یک گوش به چنگی و دگر گوش به نایی
شعر کامل
منوچهری
* به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
* بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم
شعر کامل
حافظ