حکایت (31)
وزرای نوشیروان در مهمی از مصالح مملکت اندیشه همیکردند و هر یک رائی همی زدند و ملک همچنین در تدبیر اندیشه میکرد. بزرجمهر را رای ملک اختیار آمد.
وزیران در نهانش گفتند: رای ملک را چه مزیت دیدی بر فکر چندین حکیم؟ گفت: بموجب آنکه انجام کار معلوم نیست و رای همگنان در مشیت است که صواب آید یا خطا.
پس موافقت رای ملک اولیترست تا اگر خلاف صواب آید بعلت متابعت او از معاتبت ایمن باشیم
1. خلاف رای سلطان رای جستن
2. بخون خویش باشد دست شستن
3. اگر خود روز را گوید شبست این
4. بباید گفت اینک ماه و پروین
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده