سعدی_مواعظغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4

1. غافلند از زندگی مستان خواب

2. زندگانی چیست مستی از شراب

3. تا نپنداری شرابی گفتمت

4. خانه آبادان و عقل از وی خراب

5. از شراب شوق جانان مست شو

6. کانچه عقلت می‌برد شرست و آب

7. قرب خواهی گردن از طاعت مپیچ

8. جامگی خواهی سر از خدمت متاب

9. خفته در وادی و رفته کاروان

10. ترسمش منزل نبیند جز به خواب

11. تا نپاشی تخم طاعت، دخل عیش

12. برنگیری، رنج بین و گنج یاب

13. چشمهٔ حیوان به تاریکی درست

14. لؤلؤ اندر بحر و گنج اندر خراب

15. هر که دایم حلقه بر سندان زند

16. ناگهش روزی بباشد فتح باب

17. رفت باید تا به کام دل رسند

18. شب نشستن تا برآید آفتاب

19. سعدیا گر مزد خواهی بی‌عمل

20. تشنه خسبد کاروانی در سراب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوشا دردی که از چشم بداندیشان نهان باشد
* خوشا چاکی که چون خرما به جیب استخوان باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* زبس از زلف او در شانه کردن مشک می ریزد
* چوپای شمع تاریک است پای سرو آزادش
شعر کامل
صائب تبریزی
* با تو گستاخی است گفتن ترک بدخویی نمای
* با دل خود گفته ایم آیینه را بی زنگ ساز
شعر کامل
نظیری نیشابوری