لینک اشتراک گذاری
کپی شد
سعدی_مواعظغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 35

1. هر که با یار آشنا شد گو ز خود بیگانه باش

2. تکیه بر هستی مکن در نیستی مردانه باش

3. کی بود جای ملک در خانهٔ صورت پرست

4. رو چو صورت محو کردی با ملک همخانه باش

5. پاک چشمان را ز روی خوب دیدن منع نیست

6. سجده کایزد را بود گو سجده گه بتخانه باش

7. گر مرید صورتی در صومعه زنار بند

8. ور مرائی نیستی در میکده فرزانه باش

9. خانه آبادان درون باید نه بیرون پر نگار

10. مرد عارف اندرون را گو برون دیوانه باش

11. عاشقی بر خویشتن چون پیله گرد خویشتن

12. ورنه بر خود عاشقی جانباز چون پروانه باش

13. سعدیا قدری ندارد طمطراق خواجگی

14. چون گهر در سنگ زی چون گنج در ویرانه باش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* هر ساعت از نو قبله‌ای با بت پرستی می‌رود
* توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را
شعر کامل
سعدی
* بلعجب دردی است درد عشق جانان کاندرو
* دردم افزون می‌شود چندان که درمان می‌کنم
شعر کامل
عطار
* گر به سرمنزل سلمی رسی ای باد صبا
* چشم دارم که سلامی برسانی ز منش
شعر کامل
حافظ