سعدی_مواعظغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 34

1. گناه کردن پنهان به از عبادت فاش

2. اگر خدای پرستی هواپرست مباش

3. به عین عجب و تکبر نگه به خلق مکن

4. که دوستان خدا ممکن‌اند در او باش

5. برین زمین که تو بینی ملوک طبعانند

6. که ملک روی زمین پیششان نیرزد لاش

7. به چشم کوته اغیار درنمی‌آیند

8. مثال چشمهٔ خورشید و دیدهٔ خفاش

9. کرم کنند و نبینند بر کسی منت

10. قفا خورند و نجویند با کسی پر خاش

11. ز دیگدان لئیمان چو دود بگریزند

12. نه دست کفچه کنند از برای کاسهٔ آش

13. دل از محبت دنیا و آخرت خالی

14. که ذکر دوست توان کرد یا حساب قماش

15. به نیکمردی در حضرت خدای، قبول

16. میان خلق به رندی و لاابالی فاش

17. قدم زنند بزرگان دین و دم نزنند

18. که از میان تهی بانگ می‌کند خشخاش

19. کمال نفس خردمند نیکبخت آن است

20. که سر گران نکند بر قلندر قلاش

21. مقام صالح و فاجر هنوز پیدا نیست

22. نظر به حسن معادست نه به حسن معاش

23. اگر ز مغز حقیقت به پوست خرسندی

24. تو نیز جامهٔ ازرق بپوش و سر بتراش

25. مراد اهل طریقت لباس ظاهر نیست

26. کمر به خدمت سلطان ببند و صوفی باش

27. وز آنچه فیض خداوند بر تو می‌پاشد

28. تو نیز در قدم بندگان او می‌پاش

29. چو دور دور تو باشد مراد خلق بده

30. چو دست دست تو باشد درون کس مخراش

31. نه صورتیست مزخرف عبادت سعدی

32. چنانکه بر در گرمابه می‌کند نقاش

33. که برقعیست مرصع به لعل و مروارید

34. فرو گذاشته بر روی شاهد جماش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی
* از ازل تا به ابد فرصت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* پریشان می تراود گفتگوی عشق از کلکم
* نهال خامه من بید مجنون است پنداری
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
* بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان‌ها
شعر کامل
سعدی