صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3381

1. قدم از صدق درین مرحله می باید زد

2. می لعل از قدح آبله می باید زد

3. می شود دانه انگور به مهلت می ناب

4. مهر طاقت به لب پر گله می باید زد

5. فرض عین است بر آزاده روان عزت خار

6. قطره با چشم درین مرحله می باید زد

7. سوخت هرکس پی ما سوخته جانان برداشت

8. آب بر آتش این قافله می باید زد

9. نیست جز پیچ و خم این مرحله را راه دگر

10. دست مردانه درین سلسله می باید زد

11. می شود بزم می از لنگر تمکین بی ذوق

12. باده با مردم بی حوصله می باید زد

13. صائب از خار به تعجیل گذشتن ستم است

14. همه را بر محک آبله می باید زد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد
* در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد
شعر کامل
حزین لاهیجی
* دل از من برد و روی از من نهان کرد
* خدا را با که این بازی توان کرد
شعر کامل
حافظ
* بوی گل و باد سحری بر سر راهند
* گر می روی از خود، به ازین قافله ای نیست
شعر کامل
صائب تبریزی